چطور باکلاس باشیم؟

ساخت وبلاگ

چ ِ متنِ خوبیه :)

جمعه‌ها را باید قاب گرفت!
درست مثل همان عکس های قدیمی و خاک گرفته ی روی دیوار....
انگار جمعه ها ماندگار ترین روزهای آفرینش اند...
تلخی ها و شیرینی هایش
قاب می شود و می چسبد به دیوار خانه ی دلت... 
مثل لبخند های مادر بزرگ در آن عکس قدیمی... 
یا مثل گریه های من در آغوش مادر 
که با دیدنش در عکس های قدیمی
همیشه لبــــخند می زنم.
مرد و زن هم ندارد... 
جمعه ها باید کسی را داشته باشی که تــــو را در آغوش بکشد! 
جمعه ها را باید عاشـــقانه گذراند تا غروبش دلگیرت نکند...

ادامه شعر را در وبسایت ما مشاهده کنید.

چطور باکلاس باشیم؟...
ما را در سایت چطور باکلاس باشیم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یه باکلاس bakelaasbashimm بازدید : 181 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 20:37


فرزندان شما به خاطر اخلاق تند شما دروغگو میشوند
 و گرنه هیچ کودکی دروغگو به دنیا نیامده
ريموند بيچ مى گويد: 
دختر جوانى را مى شناسم كه اكنون يك دروغگوى درمان ناپذير است 
او هنگامى كه هفت سال داشت هر روز به كلاس درس مى رفت 
پرستارى هر روز او را به مدرسه مى برد 
و در پايان درس نيز خودش دنبال او مى رفت خلاصه اين زن مسئول تربيت اين كودك بود. 

در آن زمان ، شاگردان كلاس هر روز بر حسب نمره هاى امتحانات كتبى طبقه بندى مى شدند و شاگرد اول و دوم و... معين مى شد. 

دخترك هر روز همين كه كيف به دست از كلاس خارج مى شد، با پرسش يكنواخت و حريصانه پرستارش كه مى گفت : 
چند شدى ؟ رو به رو مى شد. 

هرگاه او مى توانست بگويد: اول يا دوم كار درست بود. اما يكبار اتفاق افتاد كه سه نوبت پى در پى ، اين بچه ، شاگرد سوم شد 
و بايد گفت كه رتبه سوم ميان بيست و پنج نوآموز به راستى جاى تحسين دارد. 
پرستارِ او ، دو بار اول بردبارى كرد، اما بار سوم ديگر نتوانست خوددارى كند. در حاليكه بچه از وحشت دچار بهت شده بود، فرياد زد:
پس اين شاگرد سومى تو پايان ندارد؟ 
فردا بايد اول شوى ! مى شنوى ؟! اول ! بايد شاگرد اول بشوى !
اين امر سخت و جدى در تمام آن روز فكر دخترك را به خود مشغول كرد و فردا هم در مدرسه دچار همين غم و وحشت بود. 
تمام دقت و توجهش را آن روز در انجام تكاليف و دروسش به كار برد. 
اما او آن روز ، بار ديگر شاگرد سوم شناخته شد و امروز ديگر اين مصيبت و بلاى عظيمى بود
هنگامى كه زنگ آخر را زدند، پرستار دم در كلاس در كمين اين طفلك ايستاده بود. همين كه چشمش به او افتاد فرياد زد: چه خبر؟ 
دخترك كه دل گفتن حقيقت را در خودش نديد، پاسخ داد: اول شدم !و به اين گونه دروغگويى او آغاز شد
بسیاری از پدرها و مادرها  به همين گونه رفتار مى كنند
 و به اين ترتيب بار سنگين گناهكارى و مسووليت دروغگويى فرزندان را به دوش مى گيرند.

چطور باکلاس باشیم؟...
ما را در سایت چطور باکلاس باشیم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یه باکلاس bakelaasbashimm بازدید : 182 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 20:36

 

5دقیقه بنشینید،به کمک انگشتان وسط و سبابه بمدت یک دقیقه نبض تان را بشمارید
 
بین60-100 باشد طبیعی است
در غیر اینصورت احتمالا فشار خون شما مشکل دارد

چطور باکلاس باشیم؟...
ما را در سایت چطور باکلاس باشیم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یه باکلاس bakelaasbashimm بازدید : 192 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 20:36

آب جوشی که سیب زمینی را نرم می‌کند،

همان آب جوشی است که تخم مرغ را سفت می کند

مهم نیست چه شرایطی پیرامون ماست،
مهم این است درون خود چه داریم…!!!
باید بدانیم تنها فرمول خوشحالی این است:

"قدر داشته‌ها را بدانیم و از آنها لذت ببریم"،
خوشبختی یعنی "رضایت"
مهم نیست چه داشته باشیم یا چقدر،

مهم این است که از همانی که داریم راضی باشیم …آنوقت …

چطور باکلاس باشیم؟...
ما را در سایت چطور باکلاس باشیم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یه باکلاس bakelaasbashimm بازدید : 184 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 20:36

وقتی می‌دانید هیچ جای زندگی برای

اطرافیانتان کم نگذاشته اید 
اما آنطور که باید، دوستتان ندارند؛
ممکن است احساس بی ارزش بودن و‌ حماقت بهتان دست بدهد.
اما این را بدانید اگر کسی شما را دوست ندارد
یا نمی خواهد کنارتان بماند،
به این معنی نیست که ارزش شما کم است،

«گاهی یک مسئله فقط یک مسئله است!»
و واقعیت این است که از بین میلیون ها نفر انسان 
فقط آن یک نفر شما را دوست ندارد، همین!
بدون هیچ شاخ و‌ برگی!
این مسئله هیچ ربطی به شخصیت،
اخلاقیات، ارزش و بهای شما ندارد...
شما می‌توانید بعد از مواجه شدن با چنین مسئله ای،
آن را فقط یک مسئله بدانید 
و ساده از کنارش بگذرید،
بدون آنکه برای "نماندن آدم ها" خودتان را سرزنش کنید
یا شخصیتتان را زیر سوال ببرید!

چطور باکلاس باشیم؟...
ما را در سایت چطور باکلاس باشیم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یه باکلاس bakelaasbashimm بازدید : 193 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 20:35

كاغذ و خودكارت رو بذار جلوت
آدمهای زندگيت رو يکی يكی بنويس
اضافه كاری داره... خط بزن
حسادت ميكنه... خط بزن
خوبيهات به چشمش نمياد... خط بزن
جنس مخالف رو ترجيح ميده... خط بزن
هر وقت تنها شد يادت ميفته... خط بزن
پشت سرت حرف ميزنه... خط بزن
مكث نكن، فقط خط بزن
از اين نترس كه تنها بشی
تنهايی شرف داره به حضور اين آدما تو زندگيت
شروع كن
اضافی ها رو خط خطی كن...

چطور باکلاس باشیم؟...
ما را در سایت چطور باکلاس باشیم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یه باکلاس bakelaasbashimm بازدید : 167 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 20:35

دزدی فقط بالا رفتن از دیوار مردم نیست

 وقتی پزشکی برای «نفع رساندن» به همکار و رفیق رادیولوژیست خود، بیمار بی خبر از همه جا را به او حواله میکند
این دزدی است

 وقتی راننده تاکسی مسافر شهرستانی ناآشنا را در شهر دور خودش می چرخاند و دو برابر کرایه میگیرد
این دزدی است

 وقتی تعمیرکار ماشین با دست های چرب و چیلی
 و درحالیکه عرق پیشانی اش را پاک میکند، برای تعویض یک پیچ از شما دویست هزارتومان میگیرد شما نمیدانید و تشکر هم میکنید، ولی خودش میداند
حق العمل اش پنج هزار تومان است
این دزدی است.

 وقتی کارمند مملکت به جای کار میگوید سیستم قطعه و فیلم دانلود میکند می بیند 
این دزدی است

 دزدی فقط جیب بری توی اتوبوس نیست
دزدها هم همیشه روی دست شان خالکوبی های گنده ندارند و کاپشن خلبانی نمی پوشند
دزدها میتوانند بوی خوش ادکلن بدهند
ساعت گرانقیمت ببندند
میتوانند لباس مارک دار بپوشند و حرفهای قلمبه سلمبه هم پست کنند و بزنند
اما وقت و عمر مردم را بدزدند

 وقتی  به جای حل کردن مشکل مردم مدام وعده بدهی
 اعتماد آنها را می دزدید. و در ادامه ایمان و دین و باورش هم به خدا کمرنگ میشود
این دزدیست

وقتی استاد بدون مطالعه وارد کلاس میشود و برای پر کردن وقت کلاس از دانشجوها میخواهد یکی یکی  بیایند و کنفرانس! بدهند
این دزدی است

وقتی کارخانه داری به جای لیمو
اسید سیتریک می ریزد توی شیشه
و به اسم آبلمیوی خالص به خلق الله میفروشد
این دزدی است

وقتی مامور بهداشتی اینها را می بیند و صورتش را آنطرف میکند
این دزدی است

وقتی زحمتهای یک گروه را بی اسم آنها در صفحه ات منتشر میکنی دزدی

دزدهای تابلودار
دزدهایی که دست و پایشان را خالکوبی اژدها میکنند
به مراتب از دزدهای کت و شلوار پوش و ادکلن  زده شریف ترند

دزدی یعنی
رشوه گیری از ارباب رجوع، دزدی يعنی به وسيله ی کسی به مقامی رسيدن و حق ديگران را خوردن

دزدی نکنیم تا مملکتمان  اصلاح شود
احساس مسولیت و وجدان داشته باشیم
مطمئن باش چوب خدا صدا ندارد وقتی یکی مدام پشت سرت دارد  آه و نفرین میکند..

چطور باکلاس باشیم؟...
ما را در سایت چطور باکلاس باشیم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یه باکلاس bakelaasbashimm بازدید : 174 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 20:35

دخترها مثل سیب ، روی درخت هستند. بهترینشون روی بالاترین قسمتند. مردها بهترین رو نمیخوان، چون میترسن در زای به دست آوردنشان آسیب ببینند. در عوض آنهایی که روی زمین افتاده ، و زیاد خوشمزه نیستند رو انتخاب می کنند. شاید چون آسان بدست میان. به همین دلیل سیب های قله درخت فکر میکنند که مشکل از اونهاست. در حالی که اون ها فقط بزرگ هستند. در حقیقت باید صبورری کنند تا مرد درست از راه برسه و شهامت چیدن سیب از قله درخت رو داشته باشه. نباید برای اینکه کسی به ما دست یابی پیدا کنه، مثل سیب های به زمین افتاده بشیم، کسی که عاشق ما باشه، برای بدست آوردن ما همه کاری انجام میده.

چطور باکلاس باشیم؟...
ما را در سایت چطور باکلاس باشیم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یه باکلاس bakelaasbashimm بازدید : 156 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 20:34

موقع بحث با كسى كه برامون عزيزه
فقط ٦٠ ثانيه ى ناقابل،
زندگيمون رو بدون اون آدم تصور كنيم
ببينيم اگه قبلا تو زندگيمون نبود،
چه چيزايى تغيير ميكرد؟
اگه بعداً نباشه
چه چيزايى عوض ميشه؟
فقط ٦٠ ثانيه به اينا فكر كنيم
همين...
بعضى از آدمهای زندگيمون
مثل رنگدونه هستند
نبودنشون
خاكسترى ميكنه زندگيمونو
مراقب هم باشيم يكم...  :)

چطور باکلاس باشیم؟...
ما را در سایت چطور باکلاس باشیم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یه باکلاس bakelaasbashimm بازدید : 183 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 20:34

بوسیدن دست پدر

بوسیدن پای مادر

نیکی به پدر ومادر داستانی است
که تو آن را می‌نویسی وسالها بعد فرزندانت آن را برایت حکایت می‌کنند!
پس خوب بنویس

چطور باکلاس باشیم؟...
ما را در سایت چطور باکلاس باشیم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یه باکلاس bakelaasbashimm بازدید : 180 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 20:33